درخواست
لطفا اگه هست خبرم کنید تو همین پست نظر بدید
رمــان ایلگار دخترم____فصل ششم.نویسنده فهمیه پوریا
رمــان ایلگار دخترم____فصل پنجم.نویسنده فهمیه پوریا
رمــان ایلگار دخترم____فصل چهارم.نویسنده فهمیه پوریا
با عرض شرمندگی به خاطر تاخییرم.متاسفم که دیر شد.مسافرت بودم.در عوض دو فصل میذارم براتون
رمان ایلگار دخترم_فصل سوم_نوشته فهیمه پوریا
مانيا با نگاه غير معمول به او خيره شد و زبان سنگينش را به سختی حركت داد.
- ای...اينجاس؟- بله، همين جاست.
بعد پوزخندی زد و گفت :
- چيه، باب ميلتون نيست؟
- وای، وای. اينجا نه، به خاطر خدا نه...
رمان ایلگار دخترم_فصل دوم_نوشته فهیمه پوریا
همون شب، بعد از رفتن بابام، عمو حمدا... يه عاقد آورد و تو همون زير زمين
من و براي سهراب عقد كردن. نمی دونم كه عمو چطور مرتيكه رو تطميع كرده بود
كه عقدمون كرد، آخه من كه بله نگفتم! اينجوری شد كه من شدم زن سهراب و عروس
حمدا.... خان.
رمــان ایلگار دخترم____فصل اول.نویسنده فهمیه پوریا
دوستانی که گفت بعضی از داستانهای دانلود نمیشه متاسفانه مدیافایر فیلتر شد برای همین سعی کنن از وی پی ان استفاده کنن و بگیرن من فایلهای اصلی رو ندارم که دوباره آپ کنم اگه کسی هاست رایگان داره میتونه معرفی کنه یا بهون بده هم خبرمون کنه
رمان بسیار زیبای ایلگار دخترم از فهیمه پوریا.پیشنهاد میکنم حتما بخونید.خیلی قشنگه...
_به سام علیک.چطوری داش رضا؟
_قربونت تو چطوری؟_توپ چاکریم.
_ما بیشتر.حالت خوبه؟حاجی و حاج خانم چطورن؟_همه خوبن تو خوبی؟
_ممنون.چه خبر ؟ خوش میگذره؟_جات خیلی خالیه.
_چطور مگه؟امیر علی پوزخند زد و گفت:حاج بابا داره دومادت میکنه.
_نه!
_نه چیه پسر.حرفاشونم زدن میگم جات خالیه._کی؟مائده؟
_آره.
_امیرعلی ارواح خاک امیر محمد راستش رو بگو.واقعا؟
_اره.چیه از خوشحالی صدات میلرزه؟_برو بابا دلت خوشه ها. من که به حاجی گفتم اینکارو نکنه....
دانلود رمان رقص در خاطره فصل4-3
اما در مکان و زمان معلق می گردد و قدم در حرمسرای ناصر الدین شاه میگذارد و ...
ماجراهای شیرینی با همسران متعدد او برایش رقم میخورد.
دیگران باورش نمی کنند.
این بار با قلبی مجروح تر از گذشته راهی لواسان می گردد. با دلی آکنده از نفرت به هر جنس مذکری.
در آنجاست که ...
...................................
......................................
سرور پرشین گیگ
سرور مدیا فایر
دانلود رمان رقص در خاطره فصل 2-1
اما در مکان و زمان معلق می گردد و قدم در حرمسرای ناصر الدین شاه میگذارد و ...
ماجراهای شیرینی با همسران متعدد او برایش رقم میخورد.
دیگران باورش نمی کنند.
این بار با قلبی مجروح تر از گذشته راهی لواسان می گردد. با دلی آکنده از نفرت به هر جنس مذکری.
در آنجاست که ...
......................................
سرور پرشین گیگ
سرور مدیا فایر