دوستی با خدا

سخن گفتن با خدا و راز دل با او

دوستی با خدا

سخن گفتن با خدا و راز دل با او

آغاز ایام حسینی

اولین روز از ماه حزن و اندوه آل محمد علیه السلام است ، که همه انبیاء و ملائکه به شیعیان و دوستان اهل بیت علیه السلام محزون اند . باید گفت : ماه حزن و اندوه تمام عالم است ، چرا که همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره سید الشهدا علیه السلام را از عرش خدا رو به زمین می آویزند و حزن و اندوه عالم را فرا می گیرد

همچنین آغاز مجالس عزاداری حضرت ابا عبدالله علیه السلام است ، که مردم را به امور اعتقادی خویش آشنا می کند ، و دستورات دین خود را از حسینیه ها و تکایا و مساجد به خانه های فکر و دل خود به ارمغان می برند . شرکت در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام و اشک بر آن حضرت ، از وظایف ما در زمان غیبت امام زمان (عج) است .

محرم ماه خون آمد

حقیقت توبه

« توبه» در اصل به معنای بازگشت از گناه است که این توبه به سخص گناه کار نسبت داده می شود، ولی در قرآن و روایتهای اسلامی بارها به خداوند نسبت داده شده است؛ در این صورت به معنای بازگشت به رحمت است همان رحمتی که بر اثر ارتکاب گناه از گناه کار سلب شده بود که پس از پشیمانی و بازگشت به بندگی پروردگار، رحمت الهی نیز به او باز می گردد و به همین دلیل یکی از نامهای خوداوند « توّاب» است.

گفتنی است که بهترین راه تهذیب نفس، پیشگیری و ترک گناه است. شخصی که خود را به انواع گناهان آلوده نکرده بیقین از گنهکاری که توبه کند از جایگاه برتری برخوردار است.

آری!

انسانی که هنوز مزۀ گناهان را نچشیده و به آن عادت نکرده،راحتر می تواند از گکناهان چشم پوشی کند از این رو است که امام علی (ع) فرمودند:

« ترک گناه آسان تر از طلب توبه است »

ولی در صورت آلودگی به گناه نباید از رحمت الهی نامید شود، زیرا راه تکامل و پویایی هیچ گاه بسته نیست بلکه خداوند مهربان و رؤوف برای این گروه از بندگان خود دری را با نام « توبه» باز گذاشته است.

               دری از رحمت خود باز کردی                گنه کاران بر آن آواز کردی

               مر آن در را نهادی توبه اش نام               که نا کامان بیابندی از آن کام

قرآن کریم در این باره می فرماید :

« قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله، انّ الله یغفر الذنوب جمیعاً.....   بگو: ای بندگان من که بر خود زیاده روی و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید، چون خداوند همۀ گناهان را می آمرزد و او بسیار آمرزنده و مهربان است.» 

امام زمان عج از کجا ظهور می کند؟

وقتی که اوضاع عمومی جهان مساعد شد و افکار مردم جهان برای پذیرش حکومت حق و عدالت آماده گشت نوبت انقلاب مهدی موعود فرا می رسد، و خداوند به آن حضرت اذن و اجازه نهضت می دهد. در این زمان است که امام مهدی عج در مکه ظاهر می شود و انقلابی بزرگ، انقلاب جهانی خود را اغاز می کند. چنانکه مفضل از حضرت صادق ع پرسید: ای آقای من، حضرت مهدی عج از کجا و چگونه ظهور می کند؟ حضرت فرمود: ای مفضل! او به تنهایی ظهور می کند و به تنهایی کنار خانه کعبه می آید و به تنهایی شب را در آنجا می گذراند.

بحار الانوار، علامه مجلسی، ج53، ص7

و امام باقر ع فرموده است: هنگامی که قائم عج از مکه خروج کند، منادی او ندا در می دهد که: هلا، هیچ کس غذا و آشامیدنی بر ندارد، و او با خود سنگ موسی بن عمران را به همراه می برد، که آن بار شتری است. پس در هیچ منزلی فرود نمی آید، مگر اینکه چشمه ها از ان جاری می گردد.

غیبت نعمانی، باب 13، ص 344

لذا از امور قطعی و مسلم زمان ظهور حضرت مهدی عج این است که آن جناب از مکه خروج می کند.

 

 

 

صدای آسمانی

هنگام ظهور حضرت مهدی عج صدای آسمانی چگونه شنیده می شود؟

چنانکه گفته شد یکی از علائم حتمی ظهور امام زمان عج شنیدن ندای آسمانی است. اما اینکه این ندا چیست و چگونه شنیده می شود مطلبی است که پاسخش را در روایات اهل بیت علیهم السلام جستجو می نماییم.

امام صادق ع در جواب به این سوال که صدای آسمانی چگونه شنیده می شود؟ فرمود: اول روز، گوینده ای از آسمان صدا می زند به طوری که تمامی مردم با زبانهای مختلف خود آن را می شنوند و می گویند:‌ اگاه باشید!که حق در پیروی از علی ع و شیعیان اوست؛ آنگاه شیطان در آخر همان روز، ز زمین صدا می زند:‌آگاه باشید! ککه حق در پیروی از عثمان و پیروان اوست. در آ» هنگام است که ال باطل دچار تردید می شوند.

کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص266

و از روایاتی استفاده می شود که این صدای آسمانی کهمردم را دعوت پیروی از حق می کند ندا و صدای حضرت جبرئیل است چنانکه محمد بن مسلم روایت می کند:

گوینده ای از آسمان، قائم را به نام صدا می زند، به طوری که مردم شرق و غرب آن را می شنوند و از وحشت آن، هر کس خوابیده بیدار شده می ایستد و هر کس ایستاده روی زمین می نشیند و هر کس نشسته بر می خیزد و ان صدای جبرئیل امین است.

تعریف توبه

راغب اصفهانی دربارۀ معنای لغوی توبه چنین می گوید:

« ترک الذّنب علی اجمل الوجوه؛ ترک آن به بهترین شکل آن.»

 

اما روایتهای ما با لحنهای گوناگونی توبه را تعریف کرده اند و قدر متقین آن پشیمانی قلبی و ترک گناه است برای نمونه پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:

« النّدم توبة؛ پشیمانی خود توبه است »

 

 

همچنین امیرالمؤمنان علی (ع) دربارۀ توبه می فرماید:

« توبه عبارت از پشیمانی قلبی و استغفار با زبان و پرهیز و ترک گناه و تصمیم به انجام ندادن آن است »

 

ناگفته نماند که توبه در قرآن و روایت به دو گونه بحث شده است :

1)      توبۀ خداوند به سوی مردم ( پذیرش توبه ، بازگشت رحمت الهی )

2)      توبه مردم به سوی خداوند ( پشیمانی از گناه و تصمیم به ترک آن )

 

 

حرف دل یه دوست

یکی از دوستان بسیار عریز من تو یه شب ساکت و خلوت و بسیار

 زیبایی که داشتیم با هم قدم می زدیم ازم پرسید حمید به نظرت

 ما تو این کره خاکی عاشقیم یا معشوق خب

 راستش من موندم بهش چی بگم . بگم عاشقیم که خلق شدیم

 واسه حال کردن . بگم معشوقیم که خلق شدیم واسه اسباب

 حال یکی دیگه به هر حال هر چی بود و هر چی تو بینمون

 گذشت رو فعلا نمی گم . نظر شما چیه ؟

یکی از دوستانمون هم تو یه صحبتی که با برو بچ داشتیم

 گفت :اصلا من تو این دنیا اومدم چیکار ؟ خب راس می

 گه بنده خدا  اومده امتحان بشه ؟ اومده امتحان کنه و همون سوال

 اول که اومده حال کنه یا اسباب حال یکی دیگه بشه ؟

و اما یه سوال دیگه که اینم واسم هم زیبا بود هم شامل حال خودم

هم می شد . یکی گفت : حمید از آقا امام زمان چی کم

 می شه من ببینمش یا باهاش رابطه داشته باشم

خب این بنده خدا هم راس می گه . می گفت :به فرض اینکه

 منم گناه کارم خب این حساب منو خداست چرا

 مولا واسم کم محلی می کنه ؟ ۰۰۰

 

به طور

 خلاصه عرض کنم که اولا خدا عشقش کشیده خلق کرده به منو تو

 هیچ ربطی نداره . عشقش بود خلق کنه که کرده اصلا چطوری بگم

 خلق کرده که اعتراض کنی خوشش بیاد . خلق کرده که واسش

 گریه کنی حال کنه . خلق کرده که اذیتت کنه خودش هم جواب

 اذیتشو می ده . نه اینکه بگم اذیت می کنه نه ولی به هر حال آقا

 عشقش کشیده منم قربون عشقش برم پس هر چی اذیتم کنه

 نوش جونم چشم کور زندگی می کنم . اما یه موری هست که بهتره

 واسمون یه کلید خوب باشه . البته این یه رازه بین منو اونایی که

 این وبلاگو می خونن . فردای قیامت میگه حمید گناهکاری ؟ می گم

 بله . می گه بیا برو جهنم . می گم چشم . اما موقع رفتن بهش می

 گم قول دادی تو رو با کسی محشور می کنم که دل بهش بستی .

تو رو با کسی محشور می کنم که دوستش داشتی . می گم من

 امام زمانمو مولام مهدی رو خیلی دوست داشتم اونم بفرست بیاد

 با هم بریم . اینجاست که نمی دونم خدا چی می خواد بگه . و اما

 یه مورد دیگه و اون اینکه واقعا مهدی رو دوست داشته باشی و

 واقعا بهش دل ببندی . اینجاست که می تونی به صراحت اون حرفو

 به خدا بگی و گر نه خودتو خسته نکن چون بر می گرده می گه

 عاشق مهدی یه عمر دروغ گفته اینجا دیگه نمی شه گفت عاشق

 اگه جایی واسه این جواب گذاشتی برو از چشم خودت ببین بعد

 نگو حمید نگفت

بازگشت سعادتمندانه به سوی خدا

 

« یا ایّها الذین آمنوا توبوا الی الله توبةً نصوحاً...»

ای کسانی که ایمان آورده اید! به سوی خداوند توبه کنید توبه ای خالص....

 

 

بحث توبه از آنجایی در پرورش فضیلتهای اخلاقی دارای جایگاه ممتازی شده، که بسیاری از عالمان اخلاق، از آن به عنوان اولین گام برای تهذیب نفس و حرکت به سوی خالق متعال نام برده اند.

مرحوم « فیض کاشانی » در آغاز جلد هفتم « المحجة البیضاء » در این باره چنین آورده است :

« توبه از گناهان و بازگشت به سوی ستارالعیوب و علام الغیوب آغاز راه سالکین و سرمایۀ پیروز مندان و نخستین گام مریدان و کلید علاقه مندان و مطلع برگزیدگان و برگزیدۀ مقربان است!»

سپس اشاهره به این حقیقت می کند که بیشتر انسانها گرفتار لغزشهایی میشوند ، وبا اشاره به لغزش حضرت آدم(ع) می گوید :

« چه اشکالی دارد که همۀ فرزندان آدم به هنگام ارتکاب خطاها به او اقتدا کنند، چرا که خیر محض، کار فرشتگان است و امادگی برای شر بدون جبران، خوی شیطانهاست، و با زگشت به خیر بعد از شر، طبیعت آدمیان است؛ آن کس که به هنگام ارتکاب گناه و انجام شر به خیر برگردد در حقیقت انسان است! در واقع توبه اساس دین را تشکیل می دهد چرا که دین و مذهب انسان را به جدا شدن از بدیها و بازگشت و بازگشت به خیرها دعوت می کند وبا توجه به این حقیقت لازم است توبه در صدر بحث های مربوط به عملها و صفتهای نجاتبخش قرار گیرد.»

شما خوانندۀ گرامی مستحضرید که از هر انسان در طول زندگی لغزشها و خطاهایی سر می زند بنابراین اگر درهای بازگشت به روی بسته شود سبب دلسردی و ناکامی و یأس آدمی شده و در نتیجه او را از پیمودن راه کمال باز می دارد.

از این رو در مکتب انسالن ساز اسلام که با رحمت و رأفت همراه شده دری را به نام توبه باز کرده اند تا تمام آلودگان به گناه برای جبران گذشته و اصلاح نفس خویش به آن « در رحمت » روی آورند.

این مطلب در مناجات تائبین امام سجاد(ع) به صورت لطیفی بیان شده است :

 

الهی انت الذی فتحت لعبادک باباً الی عفوک سمّیته التوبة؛ فقلت : توبوا الی الله توبة نصوحاً؛ فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه

 

« خدای من تو کسی هستی که به روی بندگانت دری به سوی بخشش گشوده ای و آن را توبه نامیدی و فرموده ای  : به سوی خداوند باز گردید و توبه خالص کنید حال که در این رحمت باز است عذر کسانی که از آن غافل شوند چیست!»

 

عزیزان!

دربارۀ این فضیلت بزرگ اخلاقی که سر سلسلۀ و سیر سلوک الهی شمرده شده قرآن کریم و امامان معصوم (ع) و بزرگان علم اخلاق تعبیرهای گوناگون و زیبایی به کار برده اند که ما به تناسب بحث از این کلمات نورانی بهره مند می شویم.

عالمان اخلاق توبه را از چند جهت ( تعریف توبه، حقیقت توبه، وجوب توبه، رکنهای توبه و ... ) بررسی کرده اند.

که من تعریف و توضیحات رو در روزهای آتی برای شما عزیزان می گزارم امیدوارم که بتونیم در بسوی رسیدن به پاک شدن از بدیها بهم کمک کنیم.

 

بیان درد فراق (مناجات با خدا پیش از نماز)

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام، به تو سلام می دهم و با تو سخن می گویم، اما چگونه با تو حرف بزنم؟ در حالی که به گفته هایت پشت کرده ام؟ چگونه در اقیانوس عشقت غوطه خورم در حالی که در قلب کویرم؟ چگونه شمیم با تو بودن را استشمام کنم در حالی که در مزبله مادیات جان می سپارم؟ من با تو چه بگویم؟ چه دارم که بگویم؟ حال قلبم در کلام نمی گنجد، و در وصف نمی آید، سخن از بیان درونم عاجز است.

دلم شهپر عشق دراورد و قاف تا قاف جهان را گشت ولی دلپذیر تر از قله قاف تو جایی نیافت.

تو ای پرواز پروازم! تو ای اوج نیازم! تو ای پای رفتنم! تو ای دلیل بودنم! تو ای کلام گفتارم! تو ای منظر دیدارم! تو ای همه هستی ام! تو ای شراب مستی ام!

بیا که اسیر در زمینم، خشکیده در جایم، نیستم، گنگم، نابینا و هوشیارم! دل، رفت و دید و عاشق شد، اما تن نمی رود، می رنجاند، می آزارد.

خدایا! یاری ام کن.

معشوقا! عطشان عشقه عشقت بر شجرهه وجودم غوغا می کند، سیرابش کن.

خدایا! جاودان آتشبان آتش عشقت در وجودم باش، ضجه عاجزانه ام را بشنو و روحم را، که از فرط خستگی از انتظار دیدارت، سر به دیوار تن می کوبد، عروج، مژده ده.

مرا دریاب در منتهای فقر فضایل، مرا دریاب در انتهای کوچه های تنگ رذایل.

مرا دریاب در اعماق گندآب بی تو بودن و بیاموز به من سبز بودنرا، به من بیاموز جوانه زدن را.

خدای من! مرا دریاب در میان گردباد دلبستگیها که می شکند ساقه وجودم را، وجودی که هزار غنچه عشق دارد، هزار غنچه عشق.

مرا دریاب قبل از شکستن، پیش از آنکه در سیاهی همچون یلدای گناهان محو شوم.

ای ماندگار! ای ماندنی ترین عشق! ای رعناترین! ای یکتا یاور ناز! ای شیرین زیستن! ای باعث بزرگی! ای بزرگ! ای جدا از من و با من! ای بی نیاز از من و دوستدار من! ای استاد مهربانی! ای مهربان! ای صادقترین!

این صدای من است عاشقانه ترین صدایی که می خواند! صمیمانه ترین سخن ها را در دوستی ات، که بسی کمتر از دل است، می گویم: از دست رفتن را برای به دست آوردنت با تمام وجود استقبال می کنم و شادمان از مهر تو در سینه ام، به دنیا می خندم.

تو بگو چگونه سپاس گویم نعمات  بی دریغت را، که بر من فرو ریخته ای! آه! زبانی نیست، عملی نیست، تحفه ای نست در سپاس این همه بخشایش.

این اشک های بی حساب، قصری از آینه خواهند شد نمایانگر تو در آسمان، برای عاشق ترین نادان! نادان ترین عاشق!

ای تواناترین عشق! توانی ده بسیار، در گذشتن از بندگانت که می توانی،و مهربانیی سرشار، بی کران، عظیم، بی نظیر، پاک، خالص چنان خودت. یاری کن زندگی را، نه آن گونه که هست، بلکه همان گونه که باید باشد، باور کنم.

پاکترینم! به صداقت احساسم سوگند به پاکی خودت، دوستت دارم. ای تو در امروز و فردای من! به خلوص کلامت سوگند، این عشق سرشار را تو در سینه ام نهاده ای.

شریفا! کار من به کارگیری تشبیه و استعاره نیست و مهارتی هم در نگارش ندارم. نمی دانم چه می گویم تنها از گرمی خوب نگاهت حرفهایی می گویم که نشان دوستی بی حد من است.

اما نه، نیست!

بگذار بارانت را بر خود احساس کنم آه، ای بارش مکرر نور!

بگذار به یقین در دوستی ات برسم و رود زیبایی شوم که از میان سبزه زاران به آرامی و طنازی و دلپذیری و رعنایی راه رسیدن به دریا را عاشقانه می پوید و شاید در انتظار رسیدن نیست که، شوق رفتن و در راه بودن، خود، شعفی عاشقانه است.

ید از تار و پودهای خوب بودن بگریزم و خوبی را چنان که تو خواهانی زنده گردانم.

آه، ای عزیزم! من در تو روییده ام، از تو نور و آب و خاک و استعداد رویش گرفته ام، سبز شده ام، گل کرده ام و از باغچه عشق تو هیچ دست هرزی جدایم نتواند کرد و اگر اندکی جدایی باشد دوباره رویشی سریع می آغازم. چه، من گیاهی خودرو هستم، پس لذت بالیدن را به من بچشان.

اندیشه هایم به بزرگی می گرایند و از چون دیگران بودن می گریزند. انگیزه هایم آینه تو هستند.

حرف دل

گفتگو با خدا

(اسرار عقل)

 

اگر از موهبت غیب‌گویی برخوردار باشم و برهمه رازها و دانش‌ها واقف باشم.

و اگر چنان ایمانی داشته باشم که بتوانم کوه‌ها را بجنبانم.

 اما عشق نداشته باشم هیچ نیستم.

 

ترس از خدا راهنمای عقل است و تواضع مقدم بر عزت است.

باید خدا را با تمام قلبت،‌با تمام روحت و با تمام ذهنت دوست بداری.

این اولین و بزرگ‌ترین فرمان است .

دومین فرمان این است : همسایه‌ات را به اندازه خودت دوست بدار.

 

عشق صبور است ،‌عشق مهربان است.

 عشق حسود یا لاف‌زن، یا متکبر یا خشن نیست.

 بر راه خود اصرار نمی‌ورزد،‌کج خلق و زودرنج نیست،

از اعماق پست و شیطنت‌آمیز شاد نمی‌شود،

بلکه از حقیقت شاد می‌شود.

 همه چیز را تحمل می‌کند،‌همه چیز را باور می‌کند، به همه چیز امیدوار است.

همه‌چیز را تحسین می‌کند. عشق هرگز پایان نمی‌پپذیرد

 

به دست آوردن جهان چه سودی خواهد داشت،

 اگر انسان روحش را در این راه از دست بدهد؟

 

میوه روح عشق، شادی، صلح، صبر،‌مهربانی،‌خیرخواهی، و خویشنداری است

 و هیچ قانونی آن را نقض نمی‌کند.

توضیح

با سلام خدمت دوستان امیدوارم بتونم مفید باشم